یکی از مهمترین مسائل پیرامون هر فعالیتی، تخصیص بودجه و امکانات مناسب است. در حوزه فعالیتهای بشردوستانه این نکته از اهمیت بیشتری برخوردار است لذا در این نوشتار سعی کردم به اهمیت فعالیتهای جمعیت هلالاحمر در حوزههای جوانان، داوطلبان و آموزش بپردازم.
آمادگی یا نا آمادگی، مسئله این است
یکلحظه تصور کنیم سازمان جوانان هلالاحمر به دانش آموزان آموزشهای امدادی ارائه نمیداد و یا معاونت آموزش و پژوهش جمعیت اقدام به آموزش همگانی کمکهای اولیه در سطح جامعه نمیپرداخت در این صورت بپرسید میزان اثرگذاری مخاطرات طبیعی و انسانساز بر روی مردم چقدر بیشتر میشد و چقدر دانش آموزان، زنان و خانوادهها در برابر حوادث کوچک و بزرگ آسیبپذیرتر بودند و یا برعکس تصور کنیم. اگر این اقدامات و آموزشهای همگانی و آمادهسازی مردم در برابر حوادث با بودجه اندکی (بخوانیم تقریباً بدون بودجه)صورت میپذیرد، اگر منابع مالی و امکانات بیشتری در سطح کشور به جمعیت هلالاحمر تخصیص داده میشد چقدر مردم بیشتر جان و مالشان در برابر حوادث و بلایا حفظ میشد. بانک جهانی در گزارش میگوید بااینکه اکثر بلایا و مخاطرات در کشورهای پیشرفته رخ میدهد و انتظار میرود بیشترین آسیبها هم متعلق به آن کشورها باشد، ولی در حقیقت بیشتر آسیبها جانی و مالی متعلق به کشورهای کمتر پیشرفته در طول سال خواهد بود. یکی از علل این امر عدم توجه کشورهای توسعهنیافته به بحث آمادهسازی مردم در برابر بلایا بوده است.
ارزش داوطلبان و جوانان ما
سازمانهای جوانان، داوطلبان، درمان وتوان بخشی و دیگر واحدهای جمعیت هلالاحمر در طول سالیان دراز پروژههای متعدد بشردوستانه، عامالمنفعه و ... را انجام دادهاند. اگر بخواهم فقط یک مورد از آن را بهعنوان نمونهای از تمام پروژهها نام برد طرح ملی ایمنی و سلامت مسافرین نوروزی ازجمله پروژههایی است که شانزده سال است در طول ایام نوروز از سوی سازمان جوانان هلالاحمر در سراسر کشور برگزار میشود و باهدف فرهنگسازی کاهش تصادفهای جادهای ، تغییر رفتار و فرهنگ و به دنبال آن کاهش عواقب بعدی صورت میگیرد و از سال اول که هیچ نهاد دیگری در هلالاحمر حضور نداشت تاکنون که نهادهای مختلف حضور دارند اما هنوز به گسترش و وسعت جمعیت هلالاحمر فعالیت نمیکنند مورد اقبال مسافرین بوده است.
اگر همین طرح قرار بود توسط یکنهاد دولتی و نه به شکل داوطلبانه که به شکلی اداری برگزار شود چقدر بودجه بیشتر نیاز داشت و چقدر به کارمند دولتی برای انجام آن نیاز داشت یا قرار بود برای این پروژه نیروی مخصوص و متخصص استخدام شود چه تفاوتی وجود داشت.
در طول این پروژه در سطح کشور 20000 نفر روز جوان داوطلب فعالیت داشتند و اگر میانگین ساعتی که در روز هر جوان در این طرح شرکت میکرد 12 ساعت باشد با یک حساب سرانگشتی میتوان محاسبه کرد نیاز به استخدام و یا بهکارگیری 32000 نفر نیروی دولتی یا بهکارگیری نیروی جدید برای طول ایام نوروز داشت که این مورد با احتساب ساعت کاری 44 ساعت در هفته برای کارکنان دولت است. اگر فقط همین مورد یعنی کمک این سازمان مردمنهاد برای فعال کردن جوانان داوطلب که بدون چشمداشت و دریافت هیچ دستمزد مالی فعالیت میکنند را توجه کنیم میتوان متوجه این امر شد.
در تحقیقی که نگارنده پیش ازآنجام داده بود محاسبهشده بود به ازای هر ریالی که جمعیت هلالاحمر انجام داده، 11 ریال عاید جامعه گردیده است. یعنی به دلیل داوطلبانه بودن این طرح، 11 برابر هزینهای که صورت گرفته به کشور منافع اجتماعی واردشده است که اگر نهاد دولتی این کار را انجام داده بود، در بهترین حالت هزینه و منفعت سربهسر میشد.
تناقض بودجه
شاید با مدیریت بودجه و کاهش بودجه بسیاری از سازمانها اینگونه به نظر میرسد تصمیم گیران تلاش دارند درمجموع از کاهش منابع مالی کشور جلوگیری کنند و جلوی خسارات بیشتر گرفته شود.
اما تناقض ازآنجا آغاز میشود که با کاهش بودجه در برخی سازمانهای حساس همچون هلالاحمر، به دنبال آن آموزشهای همگانی، فعالیتهای آمادهسازی و پیشگیرانه آسیبهای اجتماعی، فعالیتهای خیریه و ... کاهش خواهد یافت.به دنبال کاهش این فعالیتهای اساسی و زیربنایی ، جامعه در برابر حوادث، بلایا و مشکلات اجتماعی آسیبپذیرتر خواهد بود و ازآنجاییکه احتمال رخداد حوادث در دیار ما بسیار بالاست و جزو کشورهای پرخطر دنیاست، در صورت بروز حوادث مردم دچار آسیبهای بیشتر شده،صدمه میبینند، معیشت و شغل خود را از دست خواهند داد، آسیبهای اجتماعی بالاتر خواهد رفت، مشکلاتی همچون کودکان کار و ... افزایش مییابد و به همین ترتیب خواهیم دید جامعه بسیار فقیرتری را خواهیم داشت.
میبینیم با تصمیماتی که شاید بهظاهر برای نگهداری بودجه و منابع مالی گرفتهشده بود، نتیجه عکس شده و شاهد جامعه پر از مشکل و فقیر (ازنظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی ) خواهیم بود.
نظر خود را اضافه کنید.
ارسال نظر به عنوان مهمان